توبی تایلر که از عمو دانیل خشمگین شده است، از خانه پرورشگاه خود فرار می کند تا به سیرک بپیوندد، جایی که به زودی با آقای استابز، شامپانزه دمدمی مزاج، دوست می شود. با این حال، سیرک همه چیز سرگرم کننده و بازی نیست، زمانی که آب نبات فروش شرور، هری تاپر، توبی را متقاعد می کند که خاله اولیو و عمو دانیل او را دوست ندارند یا او را نمی خواهند. توبی از زندگی سیرک استعفا می دهد، اما وقتی سرانجام متوجه می شود که تاپر به او دروغ گفته است و عمه و عمویش واقعاً او را دوست دارند، توبی با خوشحالی دوباره به خانه باز می گردد.